پر مخاطبترین روز جشنواره در دقیقه ۹۰
تاریخ انتشار: ۲۱ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۷۲۰۲۸۵
چهل و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر در آخرین روز اکران خود در برج میلاد پرمخاطب ترین روز خود را با حضور اهالی رسانه و عوامل آثار سپری کرد.
گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو - زهرا قربانی رضوان؛ آخرین روز از چهلودومین جشنواره فیلم فجر با نکوداشت زندهیاد داریوش مهرجویی آغاز شد. ۲۰ بهمن ماه جشنواره با اکران فیلمهای «احمد»، «پرویز خان»، و «شور عاشقی» آغاز به کار کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آخرین روز از جشنواره با استقبال بسیار خوب مخاطبان همراه بود تا جایی که در سانس اکران فیلم سینمایی «احمد» تماشاگران برای ورود به سالن صف طولانی را تشکیل دادند. در حین تماشای فیلم برخی از مخاطبان تحت تاثیر قرار گرفتند و قهرمان فیلم را تشویق کردند. حضور چهرههای جدید در فیلم که به خوبی از پس نقش برآمده بودند موضوع گفتگوها پس از اکران فیلم بود.
تینو صالحی بازیگر نقش احمد در نشست خبری این فیلم گفت: این نقش چالش بزرگی برای من بود. در شروع کار آقای ربیعی به من کمک کردند و اطلاعاتی را در اختیار من گذاشتند. با هم بررسی کردیم و تمرینهای طولانی و خوبی داشتیم تا بتوانیم نقش را آماده کنیم. یکی از سختترین کارها به خاطر مسئولیتش بود. سخت از این نظر که به عنوان نقش اصلی فیلم و چنین کاراکتری حضور داشتم. ۲۰ سال است که در تئاتر کار میکنم و باید جوابگویی افرادی میبودم که من را میشناختند. اینها مجموعه استرسهایی بود که داشتم.
توماج دانشبهزادی دیگر بازیگر این فیلم سینمایی گفت: تینو صالحی را ۲۳ سال است که میشناسم و حضورش به عنوان کاراکتر شهید کاظمی دل من را قرص کرد تا بتوانم کار خودم را انجام دهم. حدود ۴ ماه تمرین فشرده داشتیم و این خاصیت آثار امیرعباس ربیعی است. نقشی که در این فیلم بازی کردم، بسیار دشوار بود.
ساره رشیدی که آن را پیشتر در برنامههای طنز تلویزیونی دیدهایم اینبار در کاراکتری جدی و موقعیتی متفاوت ظاهر میشود. این بازیگر زن در نشست خبری خاطر نشان کرد: من تلاش کردم با لهجه بمی در فیلم صحبت کنم، اما این لهجه بهقدری سخت بود که کارگردان گفت این لهجه را فعلا کنار بگذاریم و این کاراکتر لهجه بمی ندارد. با این حال، من لهجه بمی را دوست دارم و بسیار آهنگ زیبایی دارد. وی ادامه داد: من از ۱۵ سالگی کار تئاتر کردم و اولین کار تصویر من نیز یک سریال برای شبکه فارس بود که البته به پخش نرسید. من میخواهم کمکم تمامی ژانرها را بازی و تجربه کنم. خوشحالم که آقای ربیعی به اعتماد کردند و نقش جدیای به من دادند و امیدوارم به همه بازیگران کمدی اعتماد شود.
در پایان این نشست حبیب والی نژاد تهیهکننده گفت: امروزه، خدمت به مردم ایران را وظیفه خودم میدانم. در این فیلمها داریم از بزرگانی یاد میکنیم که برای مردم جنگیدهاند. یکی از دوستان شهید احمد کاظمی خواب او را دیده بود که گفته بود «بم من را نجات داد.» بم یعنی خدمت به مردم.
پرویزخان دیگر فیلم اکران شده در آخرین روز جشنواره بود که باری دیگر حال و هوای فوتبالی به سالن نمایش داد و چنان مخاطبان را به وجد آورد که طعم تلخ شکست بازی ایران قطر را کمتر کرد. در برخی سکانس های این فیلم تماشاگران با بازی فوتبال همراه شده بودند و حتی تیم فوتبال پرویزخان دهه شصت را تشویق می کردند. تلفیق سینما، فوتبال و جنگ در تدوین موازی این فیلم از نقاط مثبتی بود که پس از اکران و در نشست خبری به آن اشاره شد.
علی ثقفی کارگردان این فیلم به بحرانهای ساخت فیلم فوتبالی و چالشهای آن گفت: بحرانهای زیادی در فیلمبرداری پلانهای فوتبالی داشتیم بود و ما میگشتیم تا راههای را پیدا کنیم که بتوان پلانهای فوتبالی را بگیریم. فرض کنید ما در سرما کات میدادیم و بدن این بچهها سرد میشد. سرد و گرم شدن بدن آنها تا پلان بعدی باعث میشد مدام مصدوم دهیم.
ثقفی افزود: هوا سرد بود و زمانی که کات میدادیم، بازیگران فوتبالیستمان به سمت بخاری میدویدند. گرفتن این پلانها واقعا دشوار بود. وی درباره سیمرغ بهترین بازیگر مرد عنوان کرد: با احترام به همه بازیگران و هنرمندان، آقای پورصمیمی شانس کسب سیمرغ را دارد.
حال و هوای ساعتهای پایانی جشنواره با فیلم «شور عاشقی» فضایی معنوی به خود گرفت. در نشست خبری فیلم مطرح شد؛ «شور عاشقی» ارادت سینمای ایران به امام حسین (ع) است. داریوش یاری در پاسخ به این پرسش که آیا این فیلم هم به سرنوشت فیلم رستاخیز دچار میشود؟ توضیح داد: ما تلاش کردیم که این اتفاق رخ ندهد. آقای مجید مجیدی از زمان تدوین فیلمنامه تا تدوین فیلم کنار ما بودند و تمام نگرانی ما این بود که از ذهن آیینی مخاطب و پر از ایمان مخاطب بمانیم و مخاطب ما را باور نکند. حدود ۳۰ کارشناس در بنیاد فارابی این فیلم را تماشا کردند. حتی گاهی هم مقاومت میکردم و برخی به من هشدار میدادند که مراقب باش. من در این فیلم مراقب بودم که به اهل سنت هم توهینی نشود. حدود ۳۰ سال است که با این مفاهیم همراه هستم و کتابهای خیلی زیادی خواندم. فیلم شور عاشقی را فیلم داریوش یاری ندانید بلکه ارادت سینمای ایران بر بارگاه حسین بن علی (ع) بدانیم.
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: فجر42 جشنواره فیلم فجر چهل و دومین جشنواره فیلم فجر نشست خبری آخرین روز شور عاشقی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۷۲۰۲۸۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
از فیلمسازی «بدون دیالوگ» تا خندیدن به «قضاوت»
به گزارش گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، هفتمین جلسه فصل نهم پاتوق فیلم کوتاه با همکاری موسسه فرهنگی، تبلیغاتی بهمن سبز-پخش رویش، یکشنبه ۹ اردیبهشتماه ۱۴۰۳ در پردیس سینمایی بهمن برگزار شد.
در این جلسه ۴ فیلم کوتاه «شیوع» به کارگردانی میثم مرادی، «زخم» به کارگردانی سحر نورمنّور، «گرازها» به کارگردانی غلامرضا جعفری و «قضاوت» به کارگردانی آریا گازُر به نمایش درآمدند و سپس محمد علیزادهفرد کارگردان سینمای کوتاه بهعنوان کارشناس و محمد صابری بهعنوان مجریکارشناس برنامه به نقد این آثار پرداختند.
فیلمسازی بدون دیالوگ؛ ریسک یا فرصت؟
در بخش ابتدایی این نشست، فیلم «شیوع» به کارگردانی میثم مرادی با حضور این کارگردان جوان مورد بررسی قرار گرفت و محمد علیزاده درباره ویژگی «بدون دیالوگ بودن» این فیلم، توضیح داد: خیلی وقتها ساخت فیلم بدون دیالوگ میتواند باعث ابهام شود چون شما با طیف مختلفی از مخاطبان روبهرو هستید. البته در فیلمکوتاه ما با مخاطبان خاص مواجه هستیم؛ افرادی که به شکل خاص سینما را دنبال میکنند. در فیلمهایی که به سمت این نوع روایتها میروند کار سخت میشود.
وی ادامه داد: فیلمکوتاه «حیوان» ساخته برادران ارک هم تقریبا هیچ دیالوگی ندارد. امسال در جشنواره فیلم کوتاه تهران «ضلعی برای خروج» را هم داشتیم که آن هم دیالوگ نداشت، یک وقتهایی روایت این اقتضا را ایجاد میکند که فیلم شما دیالوگ نداشته باشد اما یک وقتهایی اصرار داریم که فیلم هیچ دیالوگی نداشته باشد. در حالت دوم وقتی فیلم را میبینید با خود میگویید باید اینجا دیالوگی را میشنیدیم.
مرادی هم گفت: زمانی که ایده این فیلم به ذهنم آمد، اینچنین نبود که اصرار داشته باشم تا حتما دیالوگی در آن نباشد بلکه به این فکر میکردم که فیلم چه چیزی میطلبد. خودم البته این تجربه را دوست داشتم. من خودم را کامل در فرآیند ساخت فیلمکوتاه «شیوع» بهعنوان اولین فیلمم، رها کردم و به این فکر نمیکردم که اگر این کار را کنم کسی خوشش میآید یا نه.
این کارگردان ادامه داد: «شیوع» چیزی بین فیلم داستانی و تجربی است. برای تکتک اتفاقات داخل فیلم دلیل دارم، البته میدانم فیلمی موفق است که نیاز به توضیح نداشته باشد، در عین حال به نظرم فیلمی موفق است که بر سرش بحث شود. از این رو معتقدم فیلمی که همه از آن تعریف کنند موفق نیست.
علیزادهفرد توضیح داد: این فیلم نه به آن معنا تجربی است، نه داستانی. چون در فیلم تجربی قرار است یک تجربه جدید در روایت یا تکنیک ببینیم اما من در این فیلم تجربه جدیدی در تکنیک و روایت ندیدم و به تصور من «شیوع» یک فیلم داستانی است که اتفاقاً عناصر داستانی در آن نحیفتر به کار رفته است. البته این هم یک مدل از فیلمسازی است. من خودم فیلمسازم و میدانم که فیلمسازی چقدر سخت است.
فیلمی که هم میخنداند و هم حرف دارد
در ادامه نوبت به فیلمکوتاه «قضاوت» به کارگردانی آریا گازر رسید که در ابتدا به صورت مختصر به معرفی خود پرداخت و این فیلم را اولین تجربه کارگردانیاش معرفی کرد. سپس علیزادهفرد گفت: من «قضاوت» را دو سال پیش در جشنواره فیلم کوتاه تهران دیدم که یادم است بسیار مورد استقبال واقع شد. چون «قضاوت» فیلمی بود که موقعیتهای کمیک آن بهخوبی درآمده بود.
گازر درباره شکلگیری ایده فیلم «قضاوت» توضیح داد: دغدغه «قضاوت» از دوران تحصیل من در هنرستان میآید، در آن زمان همیشه وقتی کلاس داشتیم به دفتر مدیر احضار میشدیم که او هم مدام حرف میزد و ما کلاس را از دست میدادیم. همان موقع فیلمهایی را میدیدیم که یکی بیشتر از دیگری استانداردهای فیلمسازی را نداشتند! زمانی بیشتر متعجب میشدم که میدیدم اغلب به این فیلمها خوب پرداخته میشد و از جشنواره سالانه هنرستان چند جایزه میگرفتند.
وی افزود: به این روند فکر میکردم که چگونه میتوان این موقعیت را به نمایش دربیاورم. وقتی فیلم در پردیس ملت اکران شد عدهای در مواجهه با سکانس اول میگفتند این دیگر چه فیلمی است! اما از جایی به بعد مخاطب بهیکباره غافلگیر میشد. البته من خیلی از جشنوارهها را به واسطه همین امر از دست دادم چون خیلی از جشنوارهها حوصله ندارند تا انتها فیلم را ببینند و وقتی ابتدای فیلم را میبینند، گمان میکنند یک فیلم کلاسی و آماتور است و آن را پس میزنند. ریسک دومی که انجام دادم نام این فیلم است که دمدستی است و خودم فکر میکنم بدترین اسم را انتخاب کردهایم!
در ادامه علیزادهفرد درباره ویژگیهای «قضاوت» گفت: مدل و خلاقیت گاهی در چینش حوادث و گاهی در اجرای فیلم رخ میدهد، خلاقیت در اجرای برخی اتفاقات در «قضاوت» ما را یاد کارهای سروش صحت میاندازد. با آنکه در روایت «قضاوت» داریم مدل فیلم در فیلم را میبینیم که یک مدل تکراری است، ولی این فیلم در چیدمان حوادث متفاوت است و خلاقیت دارد. خیلیها معتقدند در فیلمهای کمدی آن چیزی که سبب خنده میشود شگفتزدگی مخاطب است که این اتفاق چندبار در «قضاوت» رخ میدهد.
این کارگردان توضیح داد: پس از پایان برخی از فیلمهای کمدی، شما وقتی با خودت تنها میشوی متوجه میشوی فیلم گرچه لحظات مفرحی برای تو داشته اما پیامی نداشته است اما ما با «قضاوت» میخندیم، شگفتزده میشویم و در انتها برای ما حرفی برای گفتن دارد. وقتی «قضاوت» را دیدم بیش از اینکه در قصه آن رابطه یک مدیر مدرسه با دانشآموز را ببینم رابطه یک مدیر فرهنگی با یک فیلمساز را دیدم.
چالشهای روایت یک «زخم»
در ادامه پاتوق فیلمکوتاه نوبت به «زخم» به کارگردانی سحر نورمنور رسید که کارگردانش در نشست غایب بود. علیزادهفرد درباره «زخم» گفت: در این پکیج از فیلمها، من حس متفاوتتری نسبت به «زخم» داشتم، این فیلم را قبلا هم دیده بودم و باید بگویم پرداختن به برخی از موضوعات در فرهنگ و جامعه ما کار سادهای نیست و «زخم» و «دابر» فیلمهایی هستند که موضوعات سختی دارند.
وی ادامه داد: «زخم» علاوه بر اینکه به مسأله بلوغ یک دختربچه میپردازد، موضوع احساسبرانگیز نبود مادر را هم به تصویر میکشد که این امر میتواند همدلی مخاطب را به دنبال داشته باشد. ضمن اینکه کارگردانی و نویسندگی آن، کار سادهای نبوده و حتی تدوین آن هم بهاندازه است. همه این موارد کمک میکند تا دنیای فیلم برای ما باورپذیر باشد.
این کارگردان سینمای کوتاه، در ادامه در پاسخ به اظهارنظر یکی از مخاطبان مبنیبر اینکه «زخم» تنها در پی این بوده است که اشک مخاطب را دربیاورد، گفت: اینکه بگوییم فیلم میخواسته اشک مخاطب را دربیاورد و آن را محل اشکال بدانیم درست نیست، چون ما فیلم میسازیم که موضوعی را برای مخاطب باورپذیر کنیم. اگر منطق اتفاقات درون قاب درست نباشد، میشود پذیرفت که فیلم به دنبال ترحم مخاطب بوده است. اما در این فیلم اینچنین نیست، «زخم» به لحاظ منطق روایی به دنبال این نبوده که گریه مخاطب را دربیاورد.
استفاده هنرمندانه «گرازها» از عناصر داخل قاب
فیلم «گرازها» به کارگردانی غلامرضا جعفری هم آخرین فیلمکوتاهی بود که در پاتوق هفتم مورد بررسی قرار گرفت اما کارگردانش در نشست حضور نداشت.
علیزادهفرد درباره این فیلم گفت: از یک جهت موقعیت «گراز» جذاب است اما یک بدی هم دارد و آن، این است که موضوع بکری ندارد. چون در فیلم کوتاه مهم این است که سوژههای بکری داشته باشید. در «گراز» از عناصر داخل قاب به شکل هنرمندانهای بهره گرفته شده اما تکراری بودن سوژه و پایانبندی بد به آن ضربه زده است.
وی افزود: پایان باز در فیلمسازی به این معنا این نیست که به همه موضوعات پاسخی داده نشود، بلکه به این معناست که تنها یکی دو سوال باقی بماند اما پایان این فیلم اصلا رهاست.
انتهای پیام/